ترجمه مقاله

عظلم

لغت‌نامه دهخدا

عظلم . [ ع ِ ل ِ ] (ع اِ) شیره ٔ درخت ، یا گیاهی است که بدان رنگ کنند، یا آن وسمه است و نیل . (منتهی الارب ). نیل . (مهذب الاسماء). درخت نیل . (الفاظ الادویة). عصاره ٔ درختی است که لون او سبز تیره رنگ بود، و گویند وسمه ٔ تر است و در زمین عرب بسیار باشد و از او نیل سازند. (تذکره ٔ ضریر انطاکی ). درخت نیل است و نیل عصاره ٔ وی است و آن را وسمه خوانند و کتم نیز گویند.(اختیارات بدیعی ). درخت نیل را گویند و نیل عصاره ٔ آن است و وسمه که زنان بر ابرو می نهند برگ آن است . (برهان ). گیاه وسمه است که به فارسی نیل نامند و گفته اند قطلب است . (مخزن الادویه ) (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). گیاهی است که بدان رنگ کنند. (از اقرب الموارد). وگویند آن خطمی است و برخی آن را رنگی سرخ دانند. (از اقرب الموارد به نقل از تاج ). || شب تاریک . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد). وآن تشبیه به «عظلم » گیاه است . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله