عفاتلغتنامه دهخداعفات . [ ع ُ ] (ع ص ، اِ) عفاة. ج ِ عافی . بخشندگان . آمرزندگان . رجوع به عافی و عفاة شود : تو ناامید گشتی از عمر خویشتن نومید شد به هر جااز تو عفات تو.مسعودسعد.