عفانلغتنامه دهخداعفان . [ ع ِف ْ فا ] (ع اِ) عفان الشی ٔ، وقت آن چیز. گویند جاء علی عفانه ؛یعنی در وقت آن آمد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و آن لغتی است در «افان ». (از اقرب الموارد).