ترجمه مقاله

عفراء

لغت‌نامه دهخدا

عفراء. [ ع َ ] (ع ص ، اِ) مؤنث أعفر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به اعفر شود. || ترید سپید کرده شده . || ریگ سرخ . || شب سپید. || زن سپید. (منتهی الارب ). بیضاء. (اقرب الموارد). || شب سیزدهم از ماه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || زمین بی نشان ویران پا سپرنشده . (منتهی الارب ). زمین «بیضا» که گامی در آنجا ننهاده باشند. (از اقرب الموارد). || شاة عفراء؛ گوسپند که بر سپیدی پشم آن سرخی غالب باشد، و نیز ظبیة عفراء. (از منتهی الارب ). ماده ٔ آهوئی که بر سپیدی وی سرخی غالب باشد، و آنکه پشتش سرخ و پهلو و تهیگاه وی اندک سپید بود. (ناظم الاطباء). ج ، عُفر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله