ترجمه مقاله

عفر

لغت‌نامه دهخدا

عفر. [ ع َ ] (ع مص ) در خاک مالیدن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). در خاک غلطانیدن و خاک آلوده کردن . || زیر خاک دفن نمودن و پنهان کردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بر زمین زدن چیزی را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || کشت را برای بار اول آب دادن ، گویند عفرالزرع . (از اقرب الموارد). || آسوده شدن از لقاح نخل . (از اقرب الموارد). گشن دادن خرما. (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله