ترجمه مقاله

عفنجج

لغت‌نامه دهخدا

عفنجج . [ ع َ ف َ ج َ ] (ع ص ) گول سطبر. (منتهی الارب ). شخص نادان بدخوی که برای کاری براه نمی آید. و گویند شخص نادان و احمق . و گویند شخص تنومند احمق . (از اقرب الموارد). || ناقه ٔ شتاب رو. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || ناقه ٔ مسن . (از اقرب الموارد). عثنجج . رجوع به عثنجج شود.
ترجمه مقاله