ترجمه مقاله

عقص

لغت‌نامه دهخدا

عقص . [ ع َ ] (ع مص )بافتن موی را و تاب دادن ، و از آن جمله است «الخیر معقوص بنواصی الخیل »؛ یعنی نیکی گره خورده و بافته است در پیشانی اسبان . (از منتهی الارب ). تافتن موی . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). بافتن موی را، و یا تاب دادن آن ، و یا پیچاندن آن بر سر. || بستن زن موی خود را در قفای خویش . || پیچاندن و مشوب کردن کار کسی را. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله