ترجمه مقاله

عقص

لغت‌نامه دهخدا

عقص . [ ع َ ق ِ ] (ع ص ، اِ) ریگ توده ای است برهم نشسته سخت که راه ندارد. || مرد بخیل . || زشتخوی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گردن شکنبه . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله