ترجمه مقاله

عقق

لغت‌نامه دهخدا

عقق . [ ع َ ق َ ] (ع مص ) باردار گردیدن ، و باردار نگردیدن ، از اضداد است . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). عَقاق . عِقاق . رجوع به عقاق شود. || شکافته شدن . (از اقرب الموارد). کفته شدن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله