ترجمه مقاله

عقو

لغت‌نامه دهخدا

عقو. [ ع َق ْوْ ] (ع مص ) کندن چاه را پس از جانبش به آب رسیدن ، یا از چپ و راست کندن چاه را به جهت آب . (از منتهی الارب ). کندن چاه را و از کنار آن به آب رسیدن . (از اقرب الموارد). || بلند شدن درفش . || ناپسند کردن و مکروه داشتن امر را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || بازداشتن . (از منتهی الارب ). به معنی عوق است و مقلوب آن باشد. (از اقرب الموارد). قلب العوق . (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله