ترجمه مقاله

عقی

لغت‌نامه دهخدا

عقی . [ ع ِق ْی ْ ] (ع اِ) آنچه نخستین از کودک نوزاده برآید ازکمیز و پلیدی . (از منتهی الارب ). چیزی است که از شکم نوزاد هنگام تولد و پیش از آنکه چیزی بخورد، خارج میگردد و آن سیاه رنگ و لزج است مانند سریشم ، و آن مانند «ردج » است در بزغاله و اسب کره . (از اقرب الموارد). ج ، أعقاء. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). مامیزه .
- امثال :
هو أحرص من کلب علی عقی صبی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله