ترجمه مقاله

عق

لغت‌نامه دهخدا

عق . [ ع ُ ] (اِ صوت ) حال قی . غثیان . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به عق زدن و عق شدن و عق گرفتن و عق نشستن شود.
- عق وپق راه انداختن ؛ در تداول عامه ، قی کردن . استفراغ کردن . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله