ترجمه مقاله

علاءالدوله

لغت‌نامه دهخدا

علاءالدوله . [ ع َ ئُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) حسن بن رستم بن علاءالدوله . او قائم مقام پدر خود بود و چون در 558 هَ .ق . پادشاه شد. درباب ریختن خون بی گناهان غلو کرده از هر کس اندک جریمه میدید وی را فی الحال بقتل میرساند. و عمش حسام الدوله شهریاربن علاءالدوله علی ، و نیز کیکاوس بن ناصر الملک که اباًعن جد در سلک اعاظم امرای مازندران انتظام داشتند از جمله مردمی بودند که در اوایل سلطنت حسن مقتول گردیدند. تأدیبش در اکثر اوقات به ضرب چوب بودی و در آن امر آن قدر مبالغه فرمودی که در مازندران چوب حسنی مثل گشت . و چون حسن نزدیک نه سال حکومت کرد درگذشت . (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 420).
ترجمه مقاله