ترجمه مقاله

علاج کردن

لغت‌نامه دهخدا

علاج کردن . [ ع ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تیمار کردن و مروسیدن . || مداوا نمودن و معالجه کردن . || چاره نمودن و تدبیر کردن . (ناظم الاطباء). رجوع به علاج شود.
ترجمه مقاله