ترجمه مقاله

علب

لغت‌نامه دهخدا

علب . [ ع َ ل َ ] (ع مص ) سخت و رست شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عَلْب . || خشک شدن . (اقرب الموارد). || تغییر کردن بوی گوشت پس از سختی . || پریدن و شکستن و رخنه دار شدن لبه ٔ شمشیر و از قبیل آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مبتلی شدن به بیماری عَلَب . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (اِمص ) سختی . (منتهی الارب ). || درشتی . || گرفتگی . || بیماریی است که در پی گردن شتر عارض میشود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله