ترجمه مقاله

علز

لغت‌نامه دهخدا

علز. [ ع َ ل َ ] (ع مص ) بی آرام گردیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || چیره شدن سبکی بر شخص . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || چیره شدن قَلَق و تفتگی بر شخص . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || خروش کردن . فریاد برآوردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || متمایل شدن . اشتیاق پیدا کردن . || مریض شدن . || (اِ) خروش و اضطراب شدیدی که بر اثر ادامه یافتن مرض یا شدت حرص و غم و اندوه به انسان دست میدهد. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله