ترجمه مقاله

علس

لغت‌نامه دهخدا

علس . [ ع َ ل َ ] (ع اِ) کنه ٔ بزرگ . || نوعی از مورچه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || نوعی از گندم که دو یا سه دانه در یک غلاف دارد که گویند از «صنعاء» است . (منتهی الارب ) (از اقرب المواد). || گندم مکه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || دانه ای سیاه که در هنگام خشک سالی خورده شود. (از اقرب الموارد). || عدس . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله