ترجمه مقاله

علفوف

لغت‌نامه دهخدا

علفوف . [ ع ُ ] (ع ص ) مرد بدخوی کلان سال . || پیر آکنده گوشت بسیارموی . || پیره زال . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || اسب نر استواراندام سطبر. || ناقة علفوف السنام ؛ ماده شتر پیچیده سنام ، که گوئی آن کوهان را به پارچه ای پیچیده اند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله