ترجمه مقاله

علقة

لغت‌نامه دهخدا

علقة. [ ع ُ ق َ ] (ع اِ) آویزش . (منتهی الارب ). بستگی دل . || آنقدر از درخت و علف که خوردنی یک روز شتر باشد. (منتهی الارب ).کل ما یتبلغ به المواشی من الشجر. (اقرب الموارد). || قوت روزگذار. (منتهی الارب ). «لهجة» و ناشتاشکن . (از اقرب الموارد). || درختی که در زمستان باقی باشد و شتر تا وقت بهار آن را بخورد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گوشت پاره . || گرانمایه از هر چیزی . (منتهی الارب ). || چیز: لم یبق عنده علقة؛ أی شی ٔ. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ، عُلَق . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله