ترجمه مقاله

علوف

لغت‌نامه دهخدا

علوف . [ ع ِ ] (ع ص ) شیخ علوف ؛ پیر کلان سال . (منتهی الارب ). این کلمه در منتهی الارب بصورت عِلّوف و در تاج العروس ، عِلْوَف ّ بر وزن جِرْدَحْل آمده و گوید: شیخ علوف ؛ أی کبیرالسن . در متن اللغه نیز بر همین وزن آمده است . و در اقرب الموارد، عِلوف ضبط شده است .
ترجمه مقاله