ترجمه مقاله

علی عنبری

لغت‌نامه دهخدا

علی عنبری . [ ع َ ی ِ ع َم ْ ب َ ](اِخ ) ابن حصین بن مالک بن خشخاش عنبری تمیمی . مکنی به ابوالحر. وی را در بصره ثروتی بود ولی در مکه ساکن گشت . در عهد مروان بن محمد در مکه به طرفداری از طالب الحق که یکی از مخالفان مروان بود تظاهر کرد از این رو او را دستگیر کردند و به مدینه فرستادند ولی در راه توسط عده ای از یاران طالب الحق آزاد گردید و به مکه بازگشت و در نهان بسر میبرد. و هنگامی که ابوحمزه مختاربن عوف وارد مکه شد وی نیز جزو یاران او بود. و در سال 130 هَ . ق . در شورش مکه به قتل رسد. (از الاعلام زرکلی از المسیر شماخی ص 98 و لسان المیزان ).
ترجمه مقاله