ترجمه مقاله

علی مؤمنی

لغت‌نامه دهخدا

علی مؤمنی . [ ع َ ی ِم ُءْ م ِ ] (اِخ ) ابن ادریس مأمون بن یعقوب منصور. مکنی به ابوالحسن سعید و ملقب به معتضد باللّه . از خلفای موحدان (بنی عبدالمؤمن ) در مراکش . وی پس از درگذشت برادرش رشید عبدالواحدبن ادریس در سال 640 هَ . ق . به خلافت رسید. در ایام او کار بنی مرین بالا گرفت و وی با لشکری مجهز به جنگ آنان رفت و بسیاری از دژها و قلاع را تسخیر کرد تا در صفر سال 646 هَ . ق . به تلمسان رسید و به دست حاکم آنجا یعنی یغمراسن بن زیان از بنی عبدالواد، به قتل رسید. و پس از او المرتضی ابوحفص عمربن ابراهیم بن یوسف به جایش به خلافت نشست . (ازالاعلام زرکلی ) (حبیب السیر چ خیام ج 2 حاشیه ٔ ص 583).
ترجمه مقاله