ترجمه مقاله

عماد

لغت‌نامه دهخدا

عماد. [ ع ِ ] (اِخ ) ابن اکیمة. مکنی به ابوالولید. محدث است . و نیز رجوع به ابوالولید (عمادبن ...) شود.
ترجمه مقاله