ترجمه مقاله

عمان

لغت‌نامه دهخدا

عمان . [ ع َم ْ ما ] (اِخ ) شهری است در طرف شام که قصبه ٔ «بلقاء» بود. و «عمان » را در حدیث حوض غالباً همین شهر دانسته اند. و گویند که شهر دقیانوس همین عمان است و کهف و رقیم در نزدیکی آن قرار دارد و نزد اهل شهر مشهور است . «ابوعبداﷲ محمدبن احمد بشاری » در مورد عمان گوید: آن در کنار بادیه قرار گرفته و دارای قری و مزارع است و رستاق و قرای آن «بلقاء» است . این شهر مرکز حبوب و انعام میباشد و نهرها و آسیاهای آبی بسیاردارد. و جامع و مسجدی ظریف در قسمت بازار آن واقع است که صحن آن مانند مکه موزاییک با کاشی میباشد. قصرجالوت بر کوهی که بر این شهر مشرف است قرار دارد. ودر این شهر قبر «أوریاء» نبی علیه السلام واقع گشته که بر آن مسجدی بنا شده و مَلْعَب سلیمان بن داود علیه السلام نیز بدانجا است . نرخ ارزاق در این شهر ارزان است و میوه های آن فراوان میباشد. ولی مردمان آن جاهل و راههای آن صعب العبورند. (از معجم البلدان یاقوت ).و رجوع به لسان العرب و تاج العروس و اقرب الموارد و متن اللغة شود. این شهر اکنون پایتخت کشور اردن هاشمی است . در دامنه ٔ کوه قرار گرفته و از مراکز مهم تجارتی میباشد. عمان در پایان جنگ بین المللی اول عبارت از قریه ای کوچک بود که چرکسها در آن می زیستند، ولی از زمان تشکیل دولت اردن و انتخاب آن به پایتختی ، شروع به آبادی و عمران کرد. جمعیت آن در سال 1333 هَ .ش . هشتادهزار تن بوده است . (از الموسوعة العربیة).
ترجمه مقاله