ترجمه مقاله

عمردة

لغت‌نامه دهخدا

عمردة. [ ع َ م َرْ رَ دَ ] (اِخ ) نام خواهر مِشرَح و محوِّس و جَمَد و أبضعة از بنی معدیکرب ، که هر چهار را لعنت کرد نبی صلی اﷲ علیه و سلم . (منتهی الارب ). رجوع به عقدالفرید ج 3 ص 342 شود.
ترجمه مقاله