ترجمه مقاله

عمرد

لغت‌نامه دهخدا

عمرد. [ ع َ م َرْ رَ ] (ع ص ) دراز از هر چیزی . || شادمان . || مرد درشت خوی توانا. || گرگ خبیث . || شتر نجیب توانا بر سیر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || حرکت سریع و شدید. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله