عمریةلغتنامه دهخداعمریة. [ ع ُ ری ی َ ] (ع ص نسبی ، اِ) مؤنث عمری : شجرة عمریة؛ درخت دیرینه . || درخت کنار که برنهر روئیده باشد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).