ترجمه مقاله

عمیا

لغت‌نامه دهخدا

عمیا. [ ع ِم ْ می یا ] (ع مص ) قتیل عمیا؛ کشته ای که کشنده ٔ آن معلوم نشود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). قُتل عمیا؛ کشته شد ودانسته نیست که کشنده اش کیست . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله