ترجمه مقاله

عمیل

لغت‌نامه دهخدا

عمیل . [ ع َ ] (ع ص ، اِ) عامل و کارگزار و تحصیلدار. (ناظم الاطباء). || آنکه در تجارت با او داد و ستد کنی و او نیز با تو داد و ستد کند. (از المنجد). || وکیل و نماینده ٔ تاجر در جهات مختلف . (از المنجد). || در تداول امروزین عرب زبانان ، عمیل بمعنی مزدور و عامل بیگانه به کار می رود. ج ، عُملاء.
ترجمه مقاله