ترجمه مقاله

عمی

لغت‌نامه دهخدا

عمی . [ ع َم ْ می ] (ع اِ) مرکب از عم و یاء ضمیرمتکلم وحده ، یعنی عم من . عموی من . و آن لقب زیدالحواری تابعی است ، زیرا هر کس از او چیزی می پرسید، وی می گفت : باید از عم خود سؤال کنم . (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله