ترجمه مقاله

عمی

لغت‌نامه دهخدا

عمی . [ ع َم ْی ْ ] (ع مص ) روان گردیدن . (از منتهی الارب ). روان گشتن و جاری شدن . (از اقرب الموارد). || کف برانداختن موج . (از منتهی الارب ). کف و خاشاک برانداختن موج . (از اقرب الموارد). || بانگ کردن شتر و کفک انداختن بر سرو جز آن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || آمدن شخص در شدت گرما. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله