ترجمه مقاله

عناب

لغت‌نامه دهخدا

عناب . [ ع ُ ] (اِخ ) کوهی است به راه مکه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کوه دایره شکل و بسیار مرتفعی است که چیزی در آنجا نمی روید. و گویند، کوهی است در طریق مکه . و گویند، طریق مدینه است از فَید. و نیز گویند، کوهی است سیاه رنگ ازآن ِ کعب بن عبدویه که آبشان هم «عنابة» نامیده می شود. و نیز گفته اند که عناب کوهی است سیاه رنگ در مروت . و برخی عناب را «صحرا» گفته اند. رجوع به معجم البلدان شود.
ترجمه مقاله