عنان ربودن
لغتنامه دهخدا
عنان ربودن . [ ع ِ رُ دَ ] (مص مرکب ) گرفتن زمام از دست کسی . (فرهنگ فارسی معین ). اختیار بردن :
چه سرو است آنکه بالا می نماید
عنان از دست دلهامی رباید.
من آن قیاس نکردم که زور بازوی عشق
عنان عقل ز دست حکیم برباید.
چه سرو است آنکه بالا می نماید
عنان از دست دلهامی رباید.
سعدی .
من آن قیاس نکردم که زور بازوی عشق
عنان عقل ز دست حکیم برباید.
سعدی .