عنان راندنلغتنامه دهخداعنان راندن . [ ع ِ دَ ] (مص مرکب ) درآمدن . حمله آوردن . روی آوردن : از آن سهمگن تر سیاهی قوی عنان راند بر چالش خسروی .نظامی .