ترجمه مقاله

عنتری

لغت‌نامه دهخدا

عنتری . [ ع َ ت َ ] (اِخ ) نام وی محمدبن مجلی بن صائغ جزری و کنیه اش ابوالمؤید و شهرتش عنتری است . وی طبیب و حکیم و فلسفه دان و ادیب بودو شعر نیز نیکو می سرود. او از اهالی الجزیرة، بین دجله و فرات بود و در ابتدا به جمعآوری و نوشتن اخبارعنترةبن شداد عبسی اشتغال داشت لذا بدین نام شهرت یافت . عنتری در حدود سال 570 هَ .ق . درگذشت . و او را کتابهایی است که از آن جمله است : 1- النور المجتنی ، در ادبیات و اخبار که آن را بر حسب فصلهای سال مرتب کرده است . 2- الجمانة، در علم طبیعیات و الهیات . 3- العشق الالهی و الطبیعی . 4- الاقرباذین که کتابی است بزرگ . (از الاعلام زرکلی از طبقات الاطباء ج 1 ص 290).
ترجمه مقاله