ترجمه مقاله

عنت

لغت‌نامه دهخدا

عنت . [ ع َن َ ] (ع مص ) شکافته و شکسته گردیدن استخوان پیوندپذیرفته . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).شکافته و شکسته شدن استخوان بعد از شکسته بندی آن . || تباه و فاسد شدن . (از اقرب الموارد). || هلاک شدن و نیست شدن . || رنج رسیدن بمردم . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رنجور شدن . (دهار). || بزه مند شدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گناه به دست آوردن . (از اقرب الموارد). و از آن جمله است گفته ٔ خداوند: عزیز علیه ما عنتّم (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)؛ یعنی سخت است بر او [ بر پیغمبر ] گناه کردن و رنج کشیدن شما. || در کاری دشوار افتادن . مشقت بر شخص وارد شدن و در امر شاق افتادن . (از اقرب الموارد). || با زن حرام جمع آمدن . || نافرمانی کردن . || تباهی نمودن . || ضعیف شدن و انکسار. || گناه ورزیدن .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) :
گفت رو نه تو رهی نه آینه ت
دایماً در بغض و کینی و عنت .

مولوی .


پادشاهان خون کنند از مصلحت
لیک رحمتشان فزونست از عنت .

مولوی .


|| (اِمص ، اِ) گناه . (غیاث اللغات ). اثم و گناه . (ناظم الاطباء). خطا. (اقرب الموارد). || تباهی و نیستی و هلاک . (ناظم الاطباء). هلاک . (غیاث اللغات ). || فجور و زنا. (ناظم الاطباء). زناء. (اقرب الموارد). و از آن جمله است گفتار خداوند: ذلک لمن خشی العنت منکم ... (از منتهی الارب )؛ یعنی آن از برای کسی است از شما که از فجور و زنا بترسد. || مشقت . (ناظم الاطباء). || فساد. (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). || وقوع در مشقت و سختی . || کسب گناه . || انکسار. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله