ترجمه مقاله

عنصل

لغت‌نامه دهخدا

عنصل . [ ع ُ ص ُ ] (اِخ ) موضعی است در دیار عرب . (از معجم البلدان ).
- طریق العنصل ؛ راهی است که ازبصره به یمامه می رود. و گویند آن از راههای بصره است که از دهنا می گذرد. (از معجم البلدان ). رجوع به منتهی الارب ، اقرب الموارد، ناظم الاطباء و عنصلین شود.
ترجمه مقاله