ترجمه مقاله

عوادة

لغت‌نامه دهخدا

عوادة. [ ع ُ دَ ] (ع مص ) بیمارپرسی نمودن . (از منتهی الارب ). عیادت کردن و دیدار نمودن از مریض . (از اقرب الموارد). عَود. عیاد. عیادة. رجوع به عود و عیاد و عیادة شود. || عود کردن و بازگشتن : لک العوادة و العَود و العَودة؛ باید که در آن کار عود کنی وبازگردی . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || (اِ) طعام یکبارخورده ٔ بازآورده ، یا طعام که برای شخص خاص بازآرند بعدِ فراغ قوم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). طعامی که برای میهمان نورسیده آورند پس از آنکه میهمانان طعام خورده باشند. (ناظم الاطباء). طعام دست خورده که دوباره برای میهمانان نورسیده آورند. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله