ترجمه مقاله

عواد

لغت‌نامه دهخدا

عواد. [ ع َ / ع ِ /ع ُ ] (ع اِ) چیز و خواسته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنچه کسی دوست میدارد. (از اقرب الموارد): عُد، فان ّ لک عندنا عواداً حسنا؛ بازگرد، زیرانزد ماست برای تو آنچه را میخواهی و دوست داری . (ازمنتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله