ترجمه مقاله

عوانی

لغت‌نامه دهخدا

عوانی . [ ع َ ] (ع اِ) عَوان . ج ِ عانی . (منتهی الارب ). رجوع به عانی شود. || ج ِ عانیة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به عانیة و عوان شود. عوانی ؛ زنان ، بدانجهت که چون شوی بر ایشان ظلم کندکسی به فریاد آنها نرسد. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله