ترجمه مقاله

عوذ

لغت‌نامه دهخدا

عوذ. [ ع ُوْ وَ ] (ع اِ) گیاه در بن خار رسته ، یا در زمین درشت و دشوار که شتر بدان نرسد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نبات و گیاه که در ریشه ٔ خار باشد و یادر پایه و ریشه ٔ تپه و درخت و یا سنگ باشد که آن رابپوشاند، و یا در مکانی سخت و درشت باشد که مال و شتر بدان دسترسی نداشته باشد. (از اقرب الموارد). || گوشت که بر استخوان چفسیده باشد. (منتهی الارب ) (از آنندراج ). گوشت بر استخوان چسبیده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). گویند: أطیب اللحم عوذة (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)؛ یعنی لذیذترین گوشت ، نوع «عوذ» آن است . || مرغی است که پیوسته در کوه و جز آن پناه گرفته ماند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || آنچه بدان پناهنده شوند، از درخت و جز آن . (از اقرب الموارد). || ج ِ عائذ. (المنجد). رجوع به عائذ شود.
ترجمه مقاله