ترجمه مقاله

عور

لغت‌نامه دهخدا

عور. [ ع َ وَ ] (ع مص ) رفتن بینائی یک چشم کسی و یک چشم گردیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). یک چشم کور شدن . (غیاث اللغات ). حس یکی از دو چشم کسی از بین رفتن . || از بین رفتن حس چشم و یا ناقص شدن و گود افتادن چشم . (از اقرب الموارد). || فساد. (ناظم الاطباء). || ترک کردن حق را. (از اقرب الموارد از لسان ).
ترجمه مقاله