ترجمه مقاله

عوص

لغت‌نامه دهخدا

عوص . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عوف بن عذرةبن زیداللات بن رفیدةبن ثوربن کلب بن وبرة. جدی جاهلی است و بطنی از کلب از قحطانیه را تشکیل میدهد. (از اللباب فی تهذیب الانساب ) (از الاعلام زرکلی ).
ترجمه مقاله