ترجمه مقاله

عوفی

لغت‌نامه دهخدا

عوفی . [ ع َ ] (اِخ ) عطیةبن سعدبن جناده ٔ عوفی جدلی قیسی کوفی ، مکنی به ابوالحسن . از محدثان و شیعیان کوفه بود و چون حاضر به سب علی (ع ) نشد به امر حجاج چهارصد تازیانه به او زدند وموی سر و رویش را تراشیدند. سپس او به فارس رفت و اندکی بعد به کوفه بازگشت و بسال 111 هَ . ق . درگذشت .(از الاعلام زرکلی از تهذیب التهذیب و ذیل المذیل ).
ترجمه مقاله