ترجمه مقاله

عوف

لغت‌نامه دهخدا

عوف . [ ع َ ] (اِخ ) ابن معاویةبن عقبة، از بنی حذیفةبن بدر، از فزارة. وی شاعر و از اشراف قوم خود در کوفه بشمار میرفت . در عهد بنی امیه در شام شهرت داشت ولید و سلیمان دو فرزند عبدالملک ، و عمربن عبدالعزیز را مدح گفته است . وی به عویف قوافی نیز شهرت دارد. درگذشت او در حدود سال 100 هَ . ق . رخ داده است . (از الاعلام زرکلی از سمط اللاَّلی و خزانةالادب و المرزبانی ).
ترجمه مقاله