ترجمه مقاله

عویر

لغت‌نامه دهخدا

عویر. [ ع ُ وَ ] (ع اِ) خصلت نکوهیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و به دو خصلت مکروه ، کُسَیر و عویر گویند. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || زاغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). غراب ، و آن را بجهت تیزبینی وی ، از روی تشاؤم چنین نامیده اند. (از اقرب الموارد). || (اِخ ) نام مردی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله