ترجمه مقاله

عکب

لغت‌نامه دهخدا

عکب . [ ع َ ] (ع مص ) سطبرشدن لب و استخوان زنخ . || نزدیک شدن انگشتان پای . (از اقرب الموارد). و رجوع به عَکَب شود.
ترجمه مقاله