عکدلغتنامه دهخداعکد. [ ع َ ک ِ ] (ع ص ) شتر و سوسمار فربه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || درختان خشک بر هم نهاده . (از اقرب الموارد). و رجوع به عکدة شود.