ترجمه مقاله

عکز

لغت‌نامه دهخدا

عکز. [ ع َ ] (ع مص ) تکیه نمودن بر عکازه ٔ خود. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || در زمین زدن نیزه را و سپوختن در آن . (از منتهی الارب ). فروکردن نیزه در زمین . (از اقرب الموارد). || راه یافتن به چیزی و شناختن . (از منتهی الارب ). هدایت یافتن بوسیله ٔ چیزی . (از اقرب الموارد). || جمع کردن انگشتان را بر چیزی . (از اقرب الموارد). || ترنجیدن . (منتهی الارب ). گرفتن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله