عکس کشیدنلغتنامه دهخداعکس کشیدن . [ع َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) منعکس کردن : نتوانم اگر عمر به نظاره شود صرف از ضعف بدن عکس در آیینه کشیدن .درویش واله هروی (از آنندراج ).